من و بابایی در غربت
نینی عزیزم، شنیدی میگن حواستون باشه چی آرزو میکنید؟ من حواسم نبود و آرزو کردم ای کاش من و بابایی بریم خارجه زندگی کنیم همیشه فکر میکردم من دارم در وطن حیف میشم!! فکر میکردم واسه آینده تو بهتره که تو خارجه به دنیا بیای، بری مدرسه و اونجا برای زندگیت تصمیم بگیری ... الان 2 ساله که من و بابایی اون ور دنیا، اون دور دورا زندگی میکنیم، شدیم تمام کس هم. الان میفهمم غریبی یعنی چه، غربت یعنی چی. خدا را شکر اگه خدا بخواد 6 ماه دیگه برمیگردیم. ولی خونمون دست مستاجره و تا یک سال دیگه قراردارد داره ... یک چند ماهی بی خانمان میشیم!!!! حتما یه مدت پیش خانواده من و یه مدت پیش خانواده بابایی باید بمونیم. مامان بابای م...